همیشه ارتباط عجیبی با این کاراکتر توی سریال مام mom برقرار کردم





اسمش هست بانی همونطور که قبلنا گفتم و مادر کریستی هست

و توی foster system بزرگ شده

و گفتم که ماجرا حول زندگی این دو نفر میچرخه که هر دوشون الکوهالیک بودن ولی با سعی و تلاش تمام کنار گذاشتنش.

و دارن میجنگن و میرن جلو و زندگیشونو میکنن.


زندگیشون به مرور پیشرفت کرد

از ورژن بی خانمان الکلی تبدیل شدن به خانه دارهای بیکار و بعدش ادمهای هدفمند و الان هم دارن موفق میشن.


زندگیشونو میکنن تلاش میکنن


توی این قسمت آخر

بانی رفت امتحان بده

و قبول نشد

و وقتی ناراحت بود و میگفت که من مطمئن بودم که قبول نمیشم چرا اصرار کردین بهم

وندی که دوستشونه بهش گفت شاید توی ADD داری

البته بانی ADHD داره مطمئنا

Attention deficit hyperactivity disorder یعنی طرف نمیتونه تمرکز کنه چون انزیم ها و هورمون هاش درست کار نمیکنن

اینها کامنت ها هستن درباره ش


I see ADHD as a trait, not a disability. When it is managed properly, it can become a huge asset in one’s life.


سیمپتوم ها و عواقبش همون هایی هستن که توی پست قبلی گفتم

کسانی که انرژی تموم نشدنی دارن

میتونن خیلی بگن و بخندن

میتونن حرف بزنن

نظر دارن

ایده دارن

روش پافشاری میکنن

سریع خسته میشن توی جمع هایی که بهشون خوش نمیگذره

خیلی شجاعت به خرج میدن در زندگی حتی اگه تصمیمه غلط باشه و.

این آدمها ظاهرا پراعتماد به نفسن ولی در درون زیاد اعتماد ندارن به خودشون

خودکار میندازن دهنشون

خیلی جا به جا میشن

مو میکشن

لیوان بزرگ جلوی صورت میگیرن که اضطراب رو مخفی کنن

و خیلی چیزای دیگه


وقتی دیدم که بانی رفت دکتر

تصمیم گرفتم درباره این قضیه بخونم و وقتی مطمئن شدم که این مریضی رو دارم پیگیرش شدم.


جالبه که این همه ما درس خوندیم

یه نفر بهم نگفت که تو اینها رو داری

گاهی از خودم میپرسم چطوری توی سیستم مریض اون کشور من حتی تونستم زنده بمونم؟

من اولیش نیستم اخریش هم نخواهم بود ولی آدم خیلی میسوزه.

وقتی خودکار دهنم مینداختم و وقتی خجالت میکشدم و لیوان صورتم میگرفتم از طرف همه مسخره میشدم

همه

به جز بابک

بابک هیچوقت این کارها رو نکرد

همین یه ماه قبل اون عوضی (گرگ زاده) بهم گفت که با انگشت دهن انداختن و لوس کردنم نباید پسرای مردم رو خر کنم و باید جدا شم (یا همچین خزعبلی)

بابت حرفات نمیبخشمت عوضی.

اگه توی بچگی یه نفر تشخیص میداد که من این مسئله رو دارم الان میتونستم یه سخنران موفق شم یه بیزینس وومن بشم.

نه کسی که دو تا فوق لیسانس گرفته و توی یه کشوری که نود درصد ادماش کار نمیکنن و ده درصد هم با حقوق نصفه نیمه کار میکنن زندگی کنه و کار همون ده درصد رو هم تکرار کنه.

الان ادم حسابی شده بودم

باید بشم.

باید بشم.

باید خیلی موفق تر ازین بشم.

خیلی توی این دنیا کار دارم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها