یکی از فیلمهایی که خیلی خیلی زیاد دوسش دارم و هر سه قسمتش رو دیدم، A Christmas Prince هست.

 

درباره یه دختر جورنالیست هست که خیلی زیاد ساده، باهوش، خوش قلب، پرکار، باانگیزه، و گاهی کسی که بی خود و بی جهت خرحمالی اینو اون رو میکنه و فکر میکنه اینها مسیر پیشرفتن، کسی که اهل پاچه خواری و کارهای غیر اخلاقی نیست، و. هست:

 

 

این دختر به یه ماموریت فرستاده میشه تا درباره زندگی یه پرنس که باباش از دنیا رفته، و قراره خودش کینگ بشه و مثل اینکه پلی بوی هست و کلی دختربازی میکنه و وومنایزره، تحقیقاتی به عمل بیاره و ببینه دقیقا ماجرا چیه.

 

کل اتفاقات توی این قصر و دور و برش اتفاق میفته.

 

 

میره و میبینه که اوضاع اونی نیست که بوده، و کلی اتفاقات براش پیش میاد.

 

حالا من نمیام فیلم رو لو بدم. ولی اولا این فیلم رو ببینین. مخصوصا دخترها.

 

در ثانی، این فیلم یه بار دیگه نشون میده که اگه ساده باشی، و دلت صاف باشه، به چیزهایی میرسی که واقعا از حد تصور خارجه.

 

درباره زندگی یه دختره که خیلی مینویسه و نوشتن رو دوست داره، یه جورایی مثل من هم اینتراورت هست، هم اکستراورت هست.

 

یعنی هم خیلی وقتا دوست داره تنها باشه و بخونه و ببینه و بنویسه هم دوست داره بره بیرون و بچرخه و ادمای جدید ببینه و وقتی ادمای جدید میبینه خیلی خوب رفتار میکنه. هم یکمی خجالت داره.

 

هم اینکه این فیلم چیزهای دیگه نشون میده، این که این بریتیش ها چقدر تشریفاتین!!!

 

دوم اینکه الان دیگه اون حالت اره تو شاهزاده ای پس حتما باید دختری رو بگیری که از اشراف باشه، دیگه منسوخ شده.

ادمها کمتر به مقام و درجه توجه میکنن. براشون خیلی مهمه که خوشبخت باشن.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها