امروز داشتم با یکی از دوستام که در امریکای شمالی به سر میبره ایمیل بازی میکردم

برگشت گفت فلان روز نمیتونم

چون غروبش دوست دخترم میاد دستمو میگیره

منو میبره کلیسا

بعدم میبره مسابقات بیسبال

بعدم میریم شام و بعدم میرم خونه ش و هنگ اوت میکنیم

 

بعد همه اینا رو با جزئیات بیشتر تعریف میکرد.

 

یه لحظه احساس کردم بچه شاید در یه رابطه insecure به سر میبره.

 

هم خونه ای سابقمم اینجوری بود.

 

و دوست دخترش هر هفته یه بار قهرمیکرد.

شوهر داشت

و هفته ای یکی دو بار میومد و به این میداد و میرفت

 

و اینم در عوض براش خرید میکرد.

 

همیشه هم بهش میگفت my wife

 

گاهی تنهایی ادمها رو به جاهای باریکی میرسونه.

 

به جاهایی که اصلا نمیتونی سر ازش دربیاری.

 

برای همینه که دلم کباب میشد وقتی گرگ زاده رو با لباس وزنه برداری دیدم دلم اتیش گرفت.

 

مشابهش رو دیده بودم.

 

من سفرهای بزرگ رفتم

و هدایای چند هزار دلاری هر بار گرفتم

 

و تسلا3 هم به عنوان هدیه دارم دریافت میکنم. 

 

و در یه زندگی Secure and normal به سر میبرم

 

تجربه نشون داده کسایی که خیلی زیاد عکس از زندگی شخصیشون (یعنی نوع ورزش، توی خونه، توی رختخواب، شریکشون، عشقشون، مدل موهاشون، و. میذارن، یا عکسای عجیب میذارن) یا اصلا کلا هیچ رنگی از خانمشون توی عکسای پروفایلشون نیست و نه از بچه شون در عوض اینستاگرم مشترک دارن که خانمشون اداره ش میکنه، روابطشون خیلی unsecure هست.

 

ادم قوی کلا ازین چیزها حرف نمیزنه.

 

در حد عکس از کوه و دشت و دمن و این چیزها میذاره.

 

عکسای مهمونی نمیذاره. 

 

مگه یکی رو توی دیروقت زندگیت پیدا کرده باشی

 

و عکسش رو بذاری به عنوان اینکه اره با اینکه توی این سن توی این کشور یه دوستی پیدا کردم، ولی واقعا دوستیمون واقعی شد.

 

بچه ها حقیقتش نگران پسرای ایرانی توی کانادام.

 

حقیقتش همیشه وقتی عکسای ساشا سبحانی رو میبینم، مطمئن میشم که طفلک احتمالا یا الت تناسلیش خیلی کوچیکه

یا نمیتونه بارور بشه

 

یا احتمالا خیلی توسط پدرش تحقیر شده

 

چون همه ش با دخترا عکس میذاره و همه ش هم میخواد ثابت کنه که میتونه کنه. همه ش میخواد ثابت کنه که دخترا ازش فرار نمیکنن.

 

میخوام بدونم چی میشه اخرش.

 

برای همین گاهی نگاهش میکنم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها