دوستام ازم میپرسن،

که تو که بچه پولدار تسلادار تو زندگیت هست،

چرا توی یه اتاق زندگی میکنیو به جاش یه اپارتمان کرایه نمیکنی.

اپارتمان رو توی آینده خیلی نزدیک کرایه خواهم کرد.

ولی من خودم، بیشتر تجربه هایی که به دست آوردم، از زندگی با آدمها بوده.

توی زندگی با آدمهاست که متوجه میشی مثلا: تیپیکال مردم انتاریو درباره چه مسائلی روزانه صحبت میکنن،

یا سرگرمیای مردم چیه،

یا حتی لهجه هاشون چیه یا مایندست تیپیکال مردم چیه،

یا زبانت قوی تر میشه،

تفریحاتشون رو میشناسی.

تازه زندگی با هر آدمی، حتی اگه فرشته روی زمین باشه، یه چالشه.

و توی زندگی با آدمهاست که تایپ های مختلف رو میشناسی.

به نظرم فرصت آدم شناسی محدوده، یعنی تا یه سنی میتونی کسب تجربه ازین طریق کنی،

بعد 40 دیگه هیچ کس تقریبا حال و حوصله نداره که با هم خونه ای سر و کله بزنه. ولی اگه این تجربه رو نداشتی، بهتره که داشته باشی.

به نظر من، هر آدمی، تا سن سی - سی و دو سه، باید حداقل شش هفت سال هم خونه ای - هم اتاقی داشته باشه.

باید هم اتاقیای مختلف هم داشته باشی نه که با یکی ده سال بمونی و بشه عضو خانواده ت.

و به نظرم وقتی یه هم اتاقی به هر دلیلی به تو نمیخوره، نباید فوری جاتو عوض کنی،

باید صبر کنی، و یاد بگیری که چطوری باهاش کنار بیای و اسکیل هاتو قوی کنی.

من هم برای همین آفر اجاره اپارتمان رو قبول نکردم. حس کردم هم برای من هم برای اون که میاد سر میزنه لازمه که هم خونه ای داشته باشیم مدتی، 

و اینجوری خودم از پس هزینه های زندگی برمیام.

 

پس اس: دقت کنید،

منظورم از هم خونه ای، کسی هست که باهاش نسبت فامیلی ندارین و قبلنا هم حتی هم بازی نبودین.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها